اگر فکر میکنید همهچیز را درباره منظومه شمسی میدانید، بهتر است در مورد آن تجدیدنظر کنید. بعضی از این حقایق کاملاً ورای این جهان و تصور ما هستند.
ابرهای اورانوس از سولفید هیدورژن تشکیل شدهاند، یعنی بویی شبیه تخممرغ گندیده میدهند، تهوعآور
اگرروزی بتوانیم به سیارات گازی منظومهٔ شمسی سفر کنیم، ممکن است پایتان را که از سفینه بیرون بگذارید، کمی جا بخورید. چون سیارههای مشتری، زحل، اورانوس، نپتون سطح جامد ندارند. آنها هستهٔ جامد و سنگی دارند اما توپهای بزرگی هستند که بخش اصلی آنها از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است.
این تصویری از فلاتهٔ نیمروز است، دشتی در سطح کرهٔ مریخ
هر وقت به سرتان زد به مریخ سفر کنید، لباس گرم را فراموش نکنید. دمای متوسط مریخ حدود ۶۰ــ درجهٔ سانتیگراد است، دمایی حدود دمای قطب جنوب (البته بدون حضور پنگوئنها). بعضی از پژوهشگران به امید اینکه بتوانند این سیاره را قابلست کنند پیشنهادها و راههایی برای گرم کردن مریخ ارائه دادهاند. یکی از این پیشنهادات قرار دادن آینههای غولپیکری بر سطح این سیاره است که اشعهٔ خورشید را بازتاباند و باعث شروع سریع گرمایش فلاتهٔ نیمروز مریخ شود.
اگر دوستش دارید باید برایش حلقه بگیرید
زحل صاحب افسانهایترین سرزمین یخزدهٔ منظومهٔ شمسی است. با فاصلهٔ زیادی که با خورشید دارد، آب موجود در حلقههای آن به یخ تبدیل میشود. این سیاره یکی از چهار سیارهای است که حلقههایی در اطرافش دارد و سیارات گازی دیگر هم همینطورند. هرچند باقی این سیارات تا دههٔ ۱۹۷۰ میلادی کشف نشده بودند و در همین سالها کاوشگرهایی برای کشف آنها فرستاده شد. حلقههای زحل اولین حلقههایی بود که با تلسکوپ از روی زمین دیده شدند.
حق نشر عکسNASA
مشتری ۵۳ قمر نامگذاریشده و ۱۴ قمر نامگذارینشده دارد. این تصویری از مشتری و بزرگترین قمر آن گانیمد است
تعطیلات در ساحل مدیترانه را فراموش کنید. اگر میخواهید مناظر اقیانوس بیکران را ببینید، گانیمد، بزرگترین قمر سیارهٔ مشتری بهترین جا برای آن است. این قمر مشتری بزرگتر از عطارد است و اگر به جای گردش به دور مشتری گرد خورشید میچرخید میشد آن را سیاره به حساب آورد.
این تصویری هنری از سیارهٔ عطارد است. مدار عطارد ۸۸ روزه است و ۵۹ روز طول میکشد تا به دور خودش بگردد
در مدت سهماه میتوانید کتابی بنویسید یا برای امتحان رانندگی آماده و قبول شوید یا دورهٔ مقدماتی آموزش گیتار را بگذرانید. این همان مدت زمانی است که عطارد به دور خورشید میگردد. این کوتاهترین مدار منظومهٔ شمسی است چون عطارد نزدیکترین سیاره به خورشید است. پس اگر این بار کسی از شما پرسید کی کاری را که قول دادید انجام میدهید بگویید حدود یک سال عطاردی دیگر.
حق نشر عکسNASA
خورشید منشاء ۹۹.۸ درصد جرم موجود در کل منظومهٔ شمسی است
سفر هوایی دور دنیا ممکن است خستهکننده باشد اما قابل مقایسه با سفر به دور خورشید نیست. برای این سفر باید خودتان را آمادهٔ سفری ۲۰۶ روزه کنید. به این امید که در بین راه جاهایی برای توقف و سوختگیری باشد.
حق نشر عکسNASA
Image captionتصویری هنری از سیارهٔ زهره. زهره و زمین هماندازه هستند اما زهره قابل ست نیست و دمای سطح آن ۴۶۵ درجهٔ سانتیگراد است، آنقدر داغ که میتواند سرب را ذوب کند.
این یکی ممکن است به نظرتان بیربط بیاید، اما کمی طاقت بیاورید. یک روز زمانی است که سیاره یک دور کامل به دور خودش میگردد و یک سال زمانی است که سیاره به دور خورشید میگردد. زهره یکی از دو سیارهای است که در جهت حرکت عقربههای ساعت میگردد و از سیارههای دیگر منظومهٔ شمسی آهستهتر میگردد. بعضی فکر میکنند بر اثر اصابت به سیارهای دیگر جهت حرکت آن تغییر کرده است یا به تدریج سرعت گردش آن کند و نزدیک به توقف شده است و در جهت دیگری شروع به گردش کرده است.
گردش سیارهٔ زهره به دور خودش ۲۴۳ روز زمینی و گردش آن به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی طول میکشد. میبینید که یک روز در سیارهٔ زهره طولانیتر از یک سال است.
Image captionاین تصویری هنری از پنج سیارهٔ کوتوله است. بعضی از آنها قمرهایی هم دارند
اولین باری که نام "سیارههای کوتوله" به گوشتان خورده است باید وقتی باشد که پلوتون در سال ۲۰۰۶ به این مقام تنزل پیدا کرد. ما در منظومهٔ شمسی شش سیارهٔ کوتوله داریم. پلوتون، سِرِس، ماکیماکی،هائومیا و اِریس پنج سیارهٔ کوتولهای بودند که تا همین اواخر میشناختیم. سِرِس در کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری قرار دارد و اولین سیارهٔ کوتولهای است که در سال ۲۰۱۵ فضاپیما آن را مشاهده کرد. به تازگی هم سیارهٔ کوتولهٔ دیگری کشف شده است که به طور رسمی ۳۸۷تیجی ۲۰۱۵ نامیده میشود اما به آن نام "گابلین" دادهاند.
حق نشر عکسNASA
Image captionهمهٔ سیارات دیگر منظومهٔ شمسی میتوانند درون سیارهٔ مشتری جا بگیرند
منظومهٔ شمسی کهنسال است. برای اینکه تصوری از سن آن داشته باشید فکر کنید که اگر سن منظومهٔ شمسی را یک سال در نظر بگیریم، انسانها فقط چند دقیقه پیش از آغاز سال نو بر روی زمین ظاهر شدهاند.
Image captionاین تصویری از تیته، سیارهای فرضی است که سه برابر سیارهٔ مشتری است و بعضی دانشمندان فکر میکردند باید در ابر اورت باشد. ناسا در آن زمان اعلام کرد که چنین سیارهای وجود ندارد
ابر اورت سرزمین ناشناختهٔ منظومهٔ شمسی است. ابر کرویشکل فرضی است که از خردهسیارههای یخی فرّار تشکیل شده است و دانشمندان پیشبینی میکنند دورترین بخش منظومهٔ شمسی باشد که به طرزی باورنکردنی ناشناخته مانده است.
اگر فرض کنیم که فاصلهٔ زمین تا خورشید یک سانتیمتر باشد فاصلهٔ ابر اورت تا خورشید ۵۰۰ متر است. هرچند بخشهایی از دورترین نقاط منظومهٔ شمسی هست که ما میشناسیم مانند کمربند کویپر.
ناسا اعلام کرده است که در سال ۲۰۲۲ یک روبات را برای کشف یخ آب به ماه می فرستد.
ناسا از فضاپیمای جدیدی رونمایی کرده که سازمان فضایی آمریکا امیدوار است برای کشف یخ آب در نزدیکی قطب جنوب ماه به این کره بفرستد.
بسیاری از کارشناسان، آب روی سطح ماه را به عنوان یک منبع حیاتی برای آینده قلمداد میکنند.
وجود آب در کره ماه برای کشفیات آینده بشر یک منبع حیاتی است.
مریخنورد معروف به وایپر (VIPER) به اندازه یک نفربر زمین گلف خواهد بود و دنبال این خواهد بود ببیند آیا یخی زیر سطح وجود دارد یا نه.
ناسا امیدوار است از آب برای تولید اکسیژن برای تنفس و هیدروژن برای تامین سوخت فرودگرها و پرتابهها استفاده کند.
مدیر پروژه این ماموریت گفته است که این مریخنورد به تعیین این که آیا انسانها قادر خواهند بود در ماه زندگی بکنند یا نه کمک میکند.
مریخنورد وایپر به قطب جنوب ماه خواهد رفت، جایی که قرار است در سال ۲۰۲۴ اولین فضانورد زن به ماه در آنجا فرود بیاید.
یائسگی؛ شما تنها نیستید، نهنگ ها هم یائسه میشوند
ن ۴۵ تا ۵۵ ساله یک تجربه مشترک دارند: دوران یائسگی.
یائسگی به معنای پایان تخمکگذاری ماهانه ن و بارداری طبیعی است. این دوران را نمیتوان نادیده گرفت چرا که بر مغز، پوست، استخوانها، ماهیچهها و قلب اثر میگذارد. سبب گرگرفتگی، اضطراب و مشکلات خواب میشود. بعضیها دچار بیاختیاری ادرار و خشکی واژن میشوند از این رو عجیب نیست که اغلب ن تمایل به رابطه جنسی را از دست میدهند.
همه این اتفاقات به دلیل هورمونی است به نام استروژن. وقتی سن ن بالا میرود، کمتر این هورمون در بدنشان ترشح میشود.
دو زنی را نمیتوانید پیدا کنید که دوران یائسگی کاملا مشابهی داشته باشند هر کس تجربه متفاوتی دارد؛ عوارض مختلف و حتی زمان متفاوت بعضیها زودتر به این دوران میرسند، حتی قبل از ۴۵ سالگی
نامنظم شدن قاعدگی میتواند یکی از حالتهای قبل از یائسگی باشد تا زمانی که قاعدگی یک سال کامل متوقف نشده باشد نمیتوان گفت یائسگی شروع شده است. ورزش و تغذیه سالم میتواند عوارض این دوران را تخفیف دهد.
موجوداتی که چرخه تخمک گذاری ماهانه ندارند، یائسگی هم ندارند. چهارگونه از نهنگهای دنداندار و دلفینها هم دوران یائسگی دارند نهنگها تنها موجوداتی هستند که مثل انسان یائسه میشوند،شما تنها نیستند.
تصویر گریه یک پرستار در بخش ن زایمان توجه کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد. این پرستار پس از شیفتهای پیاپی و طولانی و البته دیدن شادی و غم مادران باردار خود نیز به شدت احساساتی شده بود.
این پرستار که کاتی نیکسون نام دارد ۴ روز پیاپی شیفت داشت و سپس در پایان روز چهارم وقتی به خانه رسید روی صندلی کنار در خانه اش نشست و شروع به گریه کرد. این صحنه توسط خواهر این پرستار شکار شد و به سرعت به تصویر روز تبدیل شد.
لورا، خواهر کاتی با انتشار این عکس نوشت: او به خاطر این عکس من را خواهد کشت، اما آیا این عکس نشان نمیدهد پرستاران تا چه حد سختی میکشند؟ این عکس پس از تلاش خواهرم و در حدود ۵۳ ساعت کار در چهار روز گرفته شده است. این شامل ۱.۵ ساعت رانندگی روزانه نیز میشود. او معمولاً فرصتی برای خوردن ناهار یا حتی نوشیدن آب پیدا نمیکند؛ و او باید همیشه لباس فرم بر تن داشته باشد. او در حرفه خود بسیار خوب است، اما اغلب فراموش میکند که چگونه میتواند از خودش مراقبت کند در حالی که مراقب بیماران را در اولویت زندگی خود دارد. "
لورا در پاسخ یکی از کاربران که علت احساساتی شدن خواهرش را پرسیده بود نیز گفت: " این عکس درست لحظاتی پس از آن گرفته شده که او در پایان شیفت به یک زایمان بسیار پر خطر کمک کرده و نوزادی را به دنیا آورده است. بسیاری تصور میکنند زایمان و شادی در بخش ن و زایمان همیشگی است. اما گاهی اتفاقاتی ناخواسته مثل سقط، آسیبهای مادرزادی یا از دست رفتن نوزاد یا مادر نیز در این بخش رخ میدهد و اضطراب شغلی خواهرم بسیار بالا است. انها با نوزادان نارس، مادران معتاد و بسیاری از موارد ناراحت کننده دیگر رو به رو میشوند. "
این پست فیس بوکی بیش از ۹۶، ۰۰۰ بار به اشتراک گذاشته شده و هزاران اظهار نظر دریافت کرده است که بسیاری از آنها تجربیات ویژه خود را با پرستاران ارائه داده اند.
از ابتدای سال جاری تا کنون بحث خودسوزی ن در منطقه دیشموک استان کهکیلویه و بویراحمد به مساله مهم اجتماعی تبدیل شده است.
به گزارش تابناک»، طیبه سیاوشی شاهعنایتی نماینده فراکسیون ن مجلس شورای اسلامی، هفدهم مهرماه بازدیدی از این منطقه داشت و با فعالین مدنی و مسئولان و مردم به گفتگو نشست. این گزارش شرح بازدید دو روزه این نماینده مجلس از دیشموک است که اول بار در رومه شرق منتشر شد.
فردای روزی که از دیشموک به تهران بازگشتیم، یکی از فعالان اجتماعی منطقه، تصویری از سقوط یک ماشین باری را در یکی از جادههای روستایی ارسال کرد. تقریبا هیچچیز از ماشین باقی نمانده و تا انتهای دره، تکههای آن پخش شده بود. در سفر به دیشموک، بیشتر وقت را در حال عبور از این جادهها بودیم.
دیشموک شهری است که در تمام ماههای گذشته نش و خودسوزی آنها در میان خبرهای اجتماعی جا خوش کرده بودند و همین خبر باعث شد برای دیدن این منطقه داوطلب شویم. سفری که ۱۶ مهرماه از اهواز آغاز شد تا راهی دیشموک شویم. روستایی در استان کهگیلویهوبویراحمد که در این سالها آمار بالایی در خودسوزی ن داشته و از ابتدای سال ۹۸ تاکنون، ۱۱ مورد خودسوزی رسمی در آن گزارش شده است. هرچند فعالان اجتماعی دیشموک، مدعی ۱۶ مورد خودسوزی بودند.
یکی از افرادی که بنا بر گفتهاش، آمار و اطلاعات دقیقی از این اتفاقات در اختیار داشت، مدعی شد علاوه بر این ۱۶ خودسوزی، در این مدت، هشت خودکشی از طریق طناب دار یا شال و روسری، قرص و دارو رخ داده است. از مجموع این ۲۴ خودکشی، یکی از آنان مردی متأهل، سه دختر مجرد و باقی آمار مختص ن است. علاوه بر این، سه خودسوزی ناموفق نیز در این منطقه روی داده است.
از اهواز تا دیشموک دو مسیر وجود دارد؛ یکی از صیدون و یکی از دهدشت. از مسیر صیدون، حدود ۲۲۰ کیلومتر و از مسیر دهدشت، حدود ۳۶۰ کیلومتر طول راه است. در رامهرمز با راهنمایی یک افسر راهنمایی و رانندگی، مسیر دهدشت را انتخاب کردیم تا به بهبهان رسیدیم. ساعت شش صبح راه افتادم و اکنون ساعت ۱۰ ونیم بود. جلسه اداری دیشموک و مراسم افتتاح پایگاه اجتماعی بهزیستی ساعت ۱۱ برگزار میشد و با توجه به تأخیر بهوجودآمده، به جلسه و مراسم نمیرسیدیم.
برای اینکه بتوانیم در ساعت اداری خود را به دیشموک برسانیم، به جای مینیبوس از سواری استفاده کردیم. هر راننده، ساعت متفاوتی برای رسیدن به دیشموک میداد. از ۲۵ دقیقه تا چهار ساعت! انگار مردم این منطقه هیچ شناختی از زمان ندارند و نمیتوانستند آن را تخمین بزنند؛ گویا زمان در اینجا مرده! تا دهدشت یکساعته رسیدیم.
از دهدشت تا دیشموک، به دلیل وجود نواحی کوهستانی و جاده پرپیچوخم و خطرناک، سه ساعت در راه بودیم و در نهایت ساعت ۱۳ به دیشموک رسیدیم و در جلسهای در ساختمان اداره آموزش و پرورش شهر دیشموک به بقیه ملحق شدیم؛ جلسهای که برخلاف سایر جلسات اداری و با وجود حضور فرماندار، بخشدار، امام جمعه و مسئولان استانی و منطقهای آموزشوپرورش، بهزیستی و کمیته امداد و. اصلا شکل رسمی نداشت. حتی جای نشستن نبود و بهسختی میشد جایی در بین مسئولان و مردم پیدا کرد.
دکتر مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، ساعتی قبل پایگاه اجتماعی بهزیستی را با دو کارمند افتتاح کرده بود. مسئولان، همان صحبتهای همیشگی را مطرح کردند که در هر برنامهای میتوان آنها را شنید؛ اما بیش از همه، روی استفاده از واژه تابآوری» و آموزش تحمل» تأکید داشتند! حتی مدیرکل بهزیستی استان با انتقاد تلویحی از رسانهها، خودکشی را پدیدهای رایج در همهجا» دانست که قرار نیست بیش از اندازه به آن پرداخته شود» و رسانهها، چندین خودکشی در دیشموک را بیشازحد بزرگنمایی و آن را حساس کردند».
حجتالاسلام راوند، امام جمعه دیشموک نیز با اشاره به اینکه در تمام روستاهای این منطقه، ترک تحصیل به چشم میخورد، گفت: از یکمیلیاردو ۴۰۰ میلیون تومان اعتبار پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در استان، یک ریال به دیشموک اختصاص نیافته است». راوند همچنین از برگزارنشدن کارگاههای آموزشی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی انتقاد کرد و گفت: از سال ۸۸ تا شش ماه گذشته، هیچ کلاس آموزشیای در این منطقه برگزار نشد و بیش از سه سال است آموزشوپرورش منطقه، از معاونت پرورشی محروم است»
طیبه سیاوشیشاهعنایتی، عضو فراکسیون ن مجلس شورای اسلامی نیز که همراه ما و با تأخیر به جلسه رسید، با اشاره به اختصاص بودجه ۳۲۰ میلیاردی مجلس برای بیمه ن سرپرست خانوار گفت: از ابتدای ورود به مجلس یکی از نگرانیهای ما حوزه ن و بهویژه ن در معرض آسیب بود و بازدید از دیشموک نیز به همین دلیل در دستور کار قرار گرفته است و باید بررسی کرد که این بودجه به دست استان میرسد یا خیر».
سیاوشی همچنین از نبود امکانات زیرساختی حداقلی نظیر جاده در دیشموک انتقاد کرد و گفت: طبق آماری که به ما داده شده، ۵۳ درصد مردم این منطقه تحت پوشش کمیته امداد هستند و با درنظرگرفتن مددجویان بهزیستی، از هر چهار نفر دیشموکی، سه نفر تحت نهادهای حمایتی قرار دارند و این آمار بهشدت نگرانکننده است». پس از اتمام این جلسه، بحثهایی بین مسئولان صورت گرفت.
این بحث در پی پرسش سیاوشی از مسئولان درباره اختصاص زمین برای احداث خوابگاه دنبال شد؛ خوابگاهی در شهر دیشموک که دانشآموزان روستایی بتوانند با استفاده از آن به تحصیلات پایه ادامه دهند و مجبور نباشند به علت دوری از شهر و نبود جاده، ترک تحصیل کنند.
طیبه سیاوشی درباره این خوابگاه به شرق» گفت: متأسفانه بحث زمین برای احداث خوابگاه در دیشموک به مشکلات عجیبی گره خورده بود. زمینهای مناسبی در شهر برای احداث خوابگاه وجود دارد، اما معارض دارند. بااینحال، با صحبتهایی که انجام شد و با همکاری برخی از خیرین دیشموکی، یک قطعه زمین به این منظور در اختیار آموزش وپرورش قرار خواهد گرفت و امیدوارم احداث این خوابگاه هرچه زودتر انجام شود».
در همین مدت کم میشد خلأ زیرساختی در دیشموک را احساس کرد؛ درِ سالنها و اماکن ورزشی برای استفاده ن بسته است، مکانهای فرهنگی خاصی در این شهر وجود ندارد و بنا بر گفته مردم محلی، مراکز مشاوره، سلامت روان، پایگاههای اجتماعی و. با حداقل نیرو و گاه به صورت موقت و پروژهای در دیشموک فعال شده و تا خودسوزی بعدی، هیچ اثری از فعالیت مستمر، مداوم و مؤثر در آنها به چشم نمیخورد.
از طرفی، فرهنگ مردم منطقه نیز بهشدت درگیر باورهای سنتی است. در مسیر رفت، بعد از عطسه یکی از مسافران، راننده با حالتی شتابزده ماشین را نگه داشت که خود میتوانست حادثهای را در پی داشته باشد! بعد از پیادهشدن مسافران، دو دقیقهای سکوت کردیم و سپس به مسیر ادامه دادیم. باور به صبرآمدن» هنگام عطسه، در حادترین وضعیت خود در مردم منطقه رخنه کرده است. این مورد نشاندهنده وضعیت صُلب و تهنشینشده فرهنگی است و برای تغییر آن راه سخت و طویلی در پیش خواهد بود.
بعد از جلسه اداری، سراغ موارد خودسوزی در شهر دیشموک را گرفتیم. مردم کاملا راحت از خودسوزی صحبت میکنند؛ انگار پدیدهای رایج و طبیعی است. سر اینکه از کدام مورد بازدید کنیم، با هم بحث کردند و از خلال صحبتهایشان به زبان محلی، میشد فهمید که تفاهمی روی انتخاب مورد ندارند؛ چون موارد دردناک بسیار است.
در نهایت به خانهای بدونِ مادر رفتیم. چهار بچه قد ونیمقد در خانه بودند که تمام آنها شاهد خودسوزی مادر بوده و گُرگفتن، سوختن و داد و فریادِ مادر هنگام مرگ را به چشم دیده بودند. روز اتفاق، کوچکترین بچه خانه، چندینبار سراغ مادر میرود؛ گرسنه است و برنج میخواهد، اما نه غذایی در خانه هست و نه برنجی. دفعه آخر، مادر شرمسار از عدم اجابت خواسته طبیعی فرزند و از فقر مضاعف، پیت نفت را روی خود میریزد و خود را به آتش میکشد! در این خانه، نگاه حکمرانی میکند؛ نگاه کودک به ما، به پدرش و به مادربزرگش.
تمام نگاههای آن لحظه در این خانه، یا غرق در اشک غوطهور بود یا در استیصالی بهتآور غرق شده بود.
بعد از این مورد و پس از مدتی سرگردانی برای تهیه ماشین مناسب، راهی روستاهای دیشموک شدیم؛ حدود ۵۰ کیلومتر در جادههای خاکی صعبالعبور و پر از سنگلاخ به سمت روستای سر گچ و دلی پاتاوه حرکت کردیم. هیچکدام از روستاها متمرکز نبود و خانهها با فاصلههای حداقل یککیلومتری از هم قرار داشت. در این مسیر به برخی از خانهها سر زدیم.
چهره نیمسوخته یکی از دختران حدود ۲۵ساله توجهم را جلب کرد. پرسیدم خودسوزی ناموفق داشته؟ که گفتند در کودکی در تنور نان افتاده و صورتش سوخته، سواد ندارد و مجرد مانده است. قبر خواهرش، نزدیک خانه قرار داشت و دورش سنگچین بود؛ روی قبر به خطی نهچندان آراسته نوشته بودند: تولد: ۱ شهریور ۱۳۶۶، مرگ: ۲۰ اسفند ۱۳۸۶! ۱۰ روز مانده به نوروز! دختر کوچک و ۱۲ ساله این مادر نیز به دلیل نداشتن شناسنامه، بیسواد مانده بود.
سیاوشی درباره تحصیل این کودک صحبتی با مسئولان همراه داشت که اسماعیل آذرینژاد، قصهخوان و فعال در این منطقه، متذکر شد فقط این دختر از تحصیل محروم نیست و ۱۰، ۱۵ نفرند. از آنجا که همه این خانوادهها عضو کمیته امداد هستند، قرار شد ایزدی، رئیس کمیته امداد منطقه، اسامی این افراد را از آذرینژاد بگیرد و بعد از صحبت با خانوادهها و مسئولان آموزشوپرورش منطقه، هرچه زودتر زمینه تحصیل آنها در سال جاری را فراهم کند.
در یکی دیگر از خانهها، ی صحبت کردیم که فرزندش همین دو سال پیش خود را سوزانده بود. اینجا، اکثر خانوادهها یک مورد خودسوزی داشتهاند. چند روز مانده به زایمان خودش را میسوزاند! مادر را به بیمارستان منتقل میکنند؛ اما بچه بعد از چند روز که در شکم مادر میماند و آن را بیرون نمیآورند، به همراه مادرش میمیرد. بیشتر کسانی که خودسوزی کردهاند، همان لحظه نمردهاند؛ ۴۰ کیلومتر و سه، چهار ساعت در راه پر از پستی و بلندی بوده تا به بیمارستان رسیدهاند و بعد فوت کردهاند. به همین دلیل، حتی موارد فوت مادر یا فرزند هنگام زایمان نیز زیاد گزارش میشد.
یکی از بهانههایی که باعث شده حداقل امکانات زیرساختی در این روستاها وجود نداشته باشد، بهانه سدسازی» است. عضو شورای شهر دیشموک دراینباره گفت: اگر سد بالیاب در بالادست سرگچ ساخته شود، روستاها و خانههای پراکنده زیردست و در محوطه سد مجبور به تخلیه خواهند شد و با تمرکز آنها میتوان خدمات بهتری برای این خانوادهها ایجاد کرد». با اینکه حوضه آبگیر این سد بسیار بالاست و به نظر میرسد نقطهای کلیدی برای احداث سد است، اما یکی از فعالان اجتماعی میگوید: این سد ساخته نخواهد شد و فقط یک بلاتکلیفی ایجاد کرده و ۱۵ سال است به بهانه آن به روستاهای این منطقه خدمترسانی نمیکنند، جاده نمیزنند و برق نمیآورند».
بلاتکلیفی ناشی از ساخت این سد و در نتیجه نبود جاده و زیرساخت، بزرگترین مشکل برای ارائه امکانات و خدمات حداقلی به مردم این منطقه است. هیچکدام از روستاها مدارس ابتدایی به بعد را ندارند و همان مدارس ابتدایی نیز در کانکس است و معلمها در زمستان، بهسختی میتوانند به مدارس روستایی بروند.
کیفیت آموزش نیز بهشدت پایین است. دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی، از خواندن روان و بدون لکنت یک خط از درسهای خود عاجزند. خانهها نیز فاقد کمترین امکانات از جمله برق و آب است. آب را از تهِ دره و با زحمت به خانه میآورند و هیچگونه وسایل بخصوصی ندارند.
یکی، دو دیگِ کوچک و کتری و قوری و کمی قند و چای، تمام دارایی مردم این منطقه است. در یک مورد، به خانهای ۲۰ متری و تاریک برخوردیم که همزمان آشپزخانه، حال و پذیرایی، اتاقخواب و حتی طویله بود! چوبدستیهای زیادی در داخل و بیرون خانهها به چشم میخورد؛ برای چرای بُزها. مردم این منطقه فقط بز و الاغ دارند؛ بقیه حیوانات اهلی نمیتوانند در این کوهها دوام بیاورند. یکی از همراهان دستش را بین صورت من و خودش حائل کرد و در گوشم گفت: با همین چوبی که حیوانات را میزنند، زنها را هم میزنند».
چهره زنها شکسته است؛ جایی دیگر، زنی ۷۰ ساله با کولهای از هیزم از راه رسید. از او پرسیدم همیشه شما هیزم میآورید؟ گفت: هیزمآوردن کار زنهاست؛ مردها عارشان میشود هیزم جمع کنند».
چهارشنبهشب، با حضور سیاوشی، آذرینژاد، جمعیتها و فعالان اجتماعی جلسهای برگزار شد. حضور برخی از سازمانهای مردمنهاد و جمعیتها در این بازدید، سبب شد با فعالان اجتماعی این بخش ارتباطی ایجاد شود که در پی آن، تا پاسی از شب، مشغول رایزنی درباره نحوه ساماندهی وضعیت فرهنگی و اقتصادی این منطقه بودند. در تمام مدت بازدید، نماینده مردم تهران، چند نفر از سازمانهای مردمنهاد و برخی از مسئولان کمیته امداد همراهمان بودند. با ماشین که میرفتیم، بچهها از کوهها سرازیر میشدند و از درهها به بالا میدویدند.
فکر میکردند برایشان چیزی آوردهایم! نحوه برخورد با مردم این منطقه و توزیع بستههای غذایی به شکلی نامحترمانه، عادتی نامناسب را بین کودکان این مسیر جا انداخته است. مدتی قبل، گزارشی در خبرگزاریها منتشر شد مبنی بر اینکه مردم روستایی این منطقه، از نحوه توزیع بستههای قند، ماکارونی، تنماهی و. راضی نبوده و آنها را تحویل نگرفتهاند. مسئولان نیز کیسههای غذایی را در کنار جاده رها میکنند.
فردای این روز، وقتی تیم پزشکی شبکه بهداشت به این مناطق میرود، روستانشینان حاضر به مداوای خود نمیشوند و تأکید میکنند که هیچ خدماتی را از منطقه دیشموک کهگیلویه نمیپذیرند.
هرچند انتشار این گزارش، حواشی و تکذیبیههایی در پی داشت، اما آنچه در بازدید ما مشخص بود، وجودِ موضع مقابله در بین برخی روستاییان را تأیید میکرد؛ گویا از این بازدیدها چندان دلِ خوشی ندارند و از مسئولان ناامید شدهاند. هرچند این باعث نمیشد تا از میهماننوازی و احترام خود به بازدیدکنندگان چشمپوشی کنند و حتی به نشانه احترام، دست میهمان را بوسیده و بنا به رسوم محلی، میهمان نیز بر دستِ پینه بسته میزبان بوسه میزد. از بهبهان که به سمت دیشموک میآمدیم، راننده میگفت: سالی یکی، دو بار خودسوزی ن را داریم؛ معمولا با بنزین و نفت خودشان را میسوزانند و اکثرا با نفت، قرص هم میخورند. من هم اگر به راهی برسم که آخرین راه کُشتن خودم باشد، مجبور میشوم این کار را بکنم».
از او پرسیدم حالا چرا خودسوزی؟ وقتی راههای دیگری برای خودکشی هست، چرا باید زجرآورترین نوع آن انتخاب شود؟ گفت: اول هدفشان این نیست که خودکشی کنند، میخواهند ترسی در دل خانواده شوهر یا خود شوهرشان به وجود بیاورند. برخی نمیدانند خودشان را میسوزانند و فکر میکنند کسی هست نجاتشان بدهد؛ اما بعد میبینند نه! و تمام است».
راننده به نکته دقیقی اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی خودکشی، فروپاشی اجتماعی، پاشیدگی اخلاقی و بربادرفتن رؤیاها زمینه اصلی خودکشی است؛ بنابراین خودسوزی، راهی است برای انتقال پیام و ابراز اعتراض! بهویژه که مورد خودسوزی، در کشورهای پیشرفته کمتر به چشم میخورد و در کشورهای درحالتوسعه آمار بالاتری دارد. به این معنا، خودسوزیهای پرسروصدای اخیر در جامعه ایران، حامل یک پیام خاص به جامعه است. درباره دیشموک این پیام میتواند نوعی از خشونت روانی و جسمی علیه ن منطقه باشد، زیرا ازدواجهای اجباری، خونبس، کودکهمسری، ازدواج طایفهای، کتکزدن ن و مواردی از این دست، بارها گزارش میشود.
پژوهشگران آلمانی روش جدیدی برای اثبات زودهنگام نشانههای بروز بیماری آایمر پیش از تشخیص آن ارائه کردهاند. آنها میگویند ۱۴ سال پیش از تشخیص آایمر در بیمارانی با ریسکپذیری بالا، میتوان این نشانهها را دید.
در سراسر جهان نزدیک به ۴۷ میلیون نفر به یکی از انواع بیماریهای دمانس یا زوال عقل مبتلا هستند. آایمر یا فراموشی شایعترین نوع بیماری زوال عقل در جهان است. در ایران به گفته مدیرعامل انجمن آایمر این کشور، شمار مبتلایان به این بیماری به ۷۵۰ هزار نفر میرسد.
دمانس اختلال مزمن و گاه حاد در فرآیندهای روانی است که از جمله با اختلال در حافظه هم همراه است. بیماری فراموشی یا آایمر، شایعترین نوع دمانس، یک نوع اختلال عملکرد مغزی است.
برای بیماری آایمر که در آن سلولهای مغز از بین میروند، در حال حاضر درمانی قطعی وجود ندارد. اما در مورد تشخیص زودهنگام این بیماری در افرادی با ریسکپذیری بالا برای ابتلا چطور؟
در آلمان یک میلیون و هفتصد هزار نفر از بیماری دمانس رنج میبرند که بخش بزرگی از این دسته (یک میلیون و دویست هزار تن)، دچار بیماری فراموشی یا آایمر است.
به همین علت تشخیص بیماری از روی نخستین نشانهها و زمینههای بروز آن برای کند کردن روند توسعه بیماری با استفاده از دارو، از اهمیت ویژهای برخوردار است. یک روش برای تشخیص به موقع، ارزیابی اسکن مغزی با بهرهگیری از هوش مصنوعی است.
پژوهشگران دانشگاه بوخوم آلمان با همکاری مرکز تحقیقات سرطانی این کشور در "مجله آایمر و دمانس" به معرفی روشی پرداختهاند که در آن با آزمایش خون میتوان خطر ابتلا به آایمر را در افراد با ریسک بالا، ۱۴ سال پیش از تشخیص، شناسایی کرد.
نتایج نخستین پژوهشهای این گروه که سال گذشته در مجله تخصصی EMBO Molecular Medicine منتشر شد، نشان داد، این نوع آزمایش خون میتواند ۸ سال پیش از تشخیص بالینی، خطر آایمر را اثبات کند.
تشکیل پلاکهای فیبری و تودههای تجمعیافته "پروتیین آمیلوئید بتا" در سیستم اعصاب مرکزی را یکی از علتهای اصلی این بیماری میدانند. آمیلوئید بتا، پروتیینی است که در فرایند ساخت پلاکهای فیبری نامحلول در بیماران آایمری نقش اساسی بازی میکند. در روش پژوهشگران دانشگاه بوخوم آلمان، "پروتئین آمیلوئید بتا" که در اثر بیماری آایمر تغییر میکند، در خون، با کمک یک حسگرمادون قرمز ویژه بررسی میشود.
برای پاسخ به این پرسش که با این روش چه مدت زمانی پیش از تشخیص قطعی (بروز) بیماری میتوان نشانههای آن را دید، نمونههای خونی ۱۵۰ نفر از سال ۲۰۰۰ که ۱۴ سال بعد در آنها بیماری آایمر تشخیص داده شد، بررسی شدند. خون این گروه با ۶۲۰ نمونه دیگر که مبتلا به این بیماری نبودند، مقایسه شد.
این آزمایشها نشان داد، در بیمارانی که در خونشان تمرکز بالای پروتیین آمیلوئید بتا به اثبات میرسد، ریسک ابتلا به آایمر هم بالاست. پژوهشگران اثبات کردند که در خون این افراد ۲۳ برابر ریسک ابتلا به آایمر در مقایسه با گروه کنترل ۶۲۰ نفری، بیشتر است.
با وجود این یافتهها و اثبات تشخیص زمینهها و نشانههای بیماری آایمر از روی آزمایش خون، هنوز هم سالها طول خواهد کشید تا پزشکان اجازه و امکان استفاده از این آزمایش را در تشخیص پیشگیرانه بیماری آایمر داشته باشند.
تظاهراتکنندگان در لبنان، در اعتراض به وضعیت اقتصادی و برخی برنامههای دولت برای وضع مالیاتهای جدید به خیابانها آمدند.
به گزارش تابناک» به نقل از فارس، هزاران نفر در سراسر لبنان شامگاه پنجشنبه در اعتراض به برنامههای جدید دولت برای وضع مالیاتهای جدید به خیابان آمده و شعارهایی علیه دولت سر دادند.
رومه دیلیاستار لبنان نوشته هزاران شهروند از شهر طرابلس» گرفته تا شهرهای صور»، بعلبک» و بیروت» اعتراض خود را به طرح دولت برای اعمال مالیاتهای جدید بر برخی کالاها از جمله سوخت و برخی شبکههای اجتماعی مانند واتساپ» ابراز کردند.
تظاهرات در بیروت، پایتخت لبنان، پنجشنبه ۲۵ مهرماه
تظاهراتها، عصر پنجشنبه از بیروت آغاز شد و سپس به شهرهای دیگر لبنان سرایت کرد و تا ساعات آغازین بامداد جمعه ادامه داشت. معترضان در بیرون ساختمانهای دولتی در میدان ریاض الصلح»، واقع در بیروت با نیروهای امنیتی درگیر شده با سوزاندن لاستیک، برخی جادههای اصلی را مسدود کردند.
حساب کاربری پلیس لبنان در توئیتر در پیامی اعلام کرد که ۴۰ نفر از نیروهای امنیتی در جریان تظاهراتها زخمی شدهاند. پلیس از معترضان خواست از خشونت و ایجاد هرج و مرج پرهیز کنند.
معترضان در حال تکان دادن پرچم لبنان در بیرون کاخ دولت در بیروت، پنجشنبه ۲۵ مهرماه
خبرگزاری ملی لبنان (NNA) گزارش داده معترضان جادههای منتهی به فرودگاه بینالمللی بیروت را مسدود کردند و مسافران مجبور شدند پیاده به سمت خارج از فرودگاه حرکت کنند.
این رسانه دولتی گزارش داده سرایت آتش به ساختمانی در نزدیکی محل اصلی اعتراضات در بیروت موجب شده دو کارگر خارجی بر اثر استنشاق دود جانشان را از دست بدهند. عوامل امدادی در تلاش هستند اجساد این کارگرها را بیرون آورده و آتش را مهار کنند.
درگیری معترضان با پلیس در بیرون کاخ دولت، پنجشنبه ۲۵ مهرماه
دولت از طرح خود برای اعمال مالیات بر تماسهای صوتی با نرمافزار واتساپ عقبنشینی کرده است. سعد الحریری»، نخستوزیر لبنان گفته بود این طرح سالانه ۲۰۰ میلیون دلار برای کشور درآمد ایجاد میکند.
خبرگزاری رویترز به نقل از معترضی به نام عبدالله نوشت: ما برای واتساپ اینجا نیستیم، برای همه چیز اینجا هستیم: سوخت، غذا، نان و همه چیز.»
تظاهرات در بیروت در اعتراض به تدابیر ریاضتی دولت، پنجشنبه ۲۵ مهرماه
لبنان یکی از بدهکارترین کشورهای دنیا است و دولت در جستجوی راهی برای کاستن از کسری بودجه خود است. علی حسن خلیل»، وزیر دارایی لبنان گفت در پیشنویس بودجهای که او تقدیم کابینه دولت کرده، مالیاتهای جدید حذف شدهاند.
زمین زیرپای ما هر چند سفت و ثابت به نظر میرسد اما در واقع در حال حرکت است. کره زمین را مثل یک هلو فرض کنید که پوست دارد، زیر آن گوشت است و در مرکز هسته. کره زمین هم سه لایه اصلی دارد، یکی همین زمین زیر پای ما است که لایه خارجی کره زمین است و به آن پوسته میگوییم. این لایه از سنگ که فقط یک درصد بالایی کره زمین است، تشکیل شده. ضخامت پوسته در اقیانوس و خشکی متفاوت است، در کف اقیانوس بین پنج تا ده کیلومتر و در خشکی سی تا پنجاه کیلومتر.
روی پوسته لایه دیگری قرار دارد به نام جبه یا گوشته که از سنگ نرمتر و غلیظ و چسبناک تشکیل شده و حدود ٨٥ درصد حجم کره زمین را تشکیل میدهد. هسته بسیار داغ کره زمین که یک قسمت خارجی (مایع) و داخلی (جامد) دارد از آهن و نیکل تشکیل شده است.
برای اینکه تصور بهتری داشته باشید در نظر بگیرید که سطح کره زمین صفحاتی از سنگ سخت است که روی اقیانوسی غلیظ و چسبناک قرار دارند. این صفحات حرکت میکنند، بسیار کُند و در طول میلیونها سال. گاهی از هم دور میشوند گاهی به هم نزدیک.
جایی که دو یا چند صفحه به هم برخورد میکنند را گسل مینامیم.
صفحات تکتونیک و جهت حرکت آنها
وقتی دو یا چند صفحه به هم میرسند، دو حالت اتفاق میافتد، یا دو صفحه افقی در کنار هم حرکت میکنند، در دو جهت مخالف یا در یک جهت با سرعت متفاوت. گاهی هم دو صفحه به هم برخورد می کنند و یکی به زیر دیگری میرود.
وقتی پوسته اقیانوسی به زیر پوسته خشکی میلغزد
گاهی وقتی دو صفحه به هم برخورد میکنند یکی (معمولا پوسته اقیانوسی) به زیر دیگری نمیرود بلکه فشار برخورد دو صفحه به شکل چینخوردگی در پوسته ظاهر میشود که به آن کوه میگوییم. به همین دلیل است که مثلا ارتفاع قله اورست در حال افزایش است.
وقتی دو صفحه با هم برخورد میکنند و نتیجه آن بلند شدن پوسته و چین خوردن آن است که باعث تشکیل کوه میشود
گاهی دو صفحه در کنار هم عمودی حرکت میکنند، یا یک صفحه فرو مینشیند و پایینتر از صفحه کناری قرار میگیرد یا یک صفحه به علت فشار از پایین به بالا حرکت میکند و بالاتر از صفحه کناری قرار میگیرد. لغزش عمودی وقتی اتفاق میافتد که دو صفحه در حال دور شدن از هم هستند و پوسته بالای گسل ضعیف میشود.
حرکت عمودی (از بالا به پایین یا از پایین به بالای صفحات تکتونیک)
وقتی دو صفحه، عمودی یا افقی نسبت به هم حرکت کنند انرژی بزرگی در سطح کره زمین ایجاد میشود که به آن زله میگوییم.
زله در پوسته یا طبقه بالای جبه اتفاق میافتد یعنی تا عمق هشتصد کیلومتری سطح زمین.
وقتی دو صفحه از هم دور میشوند و برای پر کردن شکاف ماگما (مواد مذاب درون زمین) جای آن را میگیرد. وقتی ماگما سرد میشود سنگهای جدید در پوسته شکل میگیرند. این پدیده ممکن است به شکل آتشفشان ظاهر شود
با اینکه سنگهای تشکیل دهنده کره زمین ممکن است سخت به نظر برسند اما در عمل باید آنها را مثل فنر دانست. آنها میتوانند در طول زمان در خود انرژی ذخیره کنند. زمانی که این انرژی در محل گسل بیشتر از تحمل سنگهای پوسته آن شود، گسل به لغزش در میآید و انرژی ویرانگری آزاد میشود. این زله است.
بعد از هر زله همچنان انرژی آزاد میشود اما اندازه آن به تدریج کمتر میشود. این لرزههای ضعیفتر را پسلرزه مینامند که معمولا کوچکتر از زله اصلی هستند. پسلرزهها خود میتوانند مخرب باشند و به سازههایی که در زله اصلی آسیب دیدهاند لطمه بیشتری بزنند. پسلرزهها ممکن است تا دو سال بعد از زمین لرزه اصلی ادامه پیدا کنند.
هر زله یک کانون دارد که محل اصلی آزاد شدن انرژی در اثر برخورد یا لغزش دو صفحه است. اگر این اتفاق در عمق کمتر از هفتاد کیلومتر بیفتد کانون زله کمعمق، اگر در عمق هفتاد تا سیصد کیلومتر باشد عمق متوسط، و اگر بین سیصد تا هشتصد کیلومتر باشد عمیق دانسته میشود.
اگر کانون زله زیر اقیانوس باشد باعث امواج عظیمی میشود که به سونامی معروفند.
'بنشین، پناه بگیر، سفت بچسب'؛ با زله چه باید کرد؟
اینکه انرژی زله در چه عمقی آزاد شود در ویرانگری زله نقش دارد، هر چه کانون عمیقتر باشد امواج تا به سطح زمین برسند ضعیفتر میشوند. محلی در سطح زمین که بالای کانون زله نام دارد مرکز زله نامیده میشود.
شناسایی عمق زله سختتر از شناسایی مرکز زله است. برای تعیین عمق زله باید ایستگاههای لرزهنگاری در نزدیک آن باشند.
کمربند زله (خطهای زرد) در دنیا و نقاطی که زله آمده است (نقطههای قرمز)
در حال حاضر زله در سراسر دنیا با مقیاس بزرگی یا بزرگا (MW) سنجیده میشود و واحد ریشتر منسوخ شده است. دلیل ساده این است که بزرگی با دقت بیشتر بزرگی زمین لرزه را بخصوص در زمین لرزههای بالای پنج اندازه میگیرد و به همین دلیل جایگزین ریشتر شده است.
قدرت یا شدت زله با واحد دیگری اندازهگیری میشود به نام مرکالی. این مقیاس دوازده درجه دارد، تا شدت هفت میزان تخریب ناچیز است. در شدت هشت ساختمانهای ضعیف فرو میریزند و از آن به بالا ویرانی وسیع است.
بزرگی همیشه با شدت (قدرت تخریب) زله رابطه مستقیم ندارد.
گروهی از پژوهشگران باستان شناس موفق شدند بقایای یک هیولای دریایی 150 میلیون ساله را در لهستان پیدا کنند.
این باستان شناسان بقایای مذکور را در نزدیکی روستایی در جنوب لهستان کشف کردند.همانطور که اشاره شد محققان این هیولای دریایی به نام پلاسور را در یک میدان ذرت در نزدیکی روستایی در جنوب لهستان کشف کردند. محققان آکادمی علوم لهستان این هویلا را متعلق به دوره ژوراسیک توصیف می کنند.
با وجود آرواره هایی به طول 8 پا و 4.5 برابر بیشتر از انواع تیراناسوروس رکس، پلاسورمی توانسته چندین برابر یک نهنگ قاتل مدرن بوده باشد و ده ها تن وزن داشته باشد و هر موجودی را در آب بخورد. فسیل یافته شده از این هیولای دریایی حدود 33 فوت طول دارد و دارای دندان های تمساحی و پوسته لاک پشتی است. اعتقاد بر این است که این هیولا ساکن منطقه ای گرمسیری با تالاب ها و مخازن آب گرم بوده است.
محققان درباره محل پیدا شدن این هیولا نوشتند؛ این هیولا در قسمت شمال شرقی کوههای صلیب مقدس در نزدیکی روستای کریژانوویچ پیدا شده است. به گفته پژوهشگران این مکان سرشار از فسیل های خزندگان است.
مریخ نورد "کنجکاوی" (Curiosity rover) ناسا اخیرا تصاویر جدیدی از سیاره سرخ و دهانه گیل به ثبت رسانده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، مریخ نورد کنجکاوی اخیرا یک سری تصاویر جالب از منظره خاص سیاره مریخ به ثبت رسانده است. این مریخ نورد ۳ نوامبر سال جاری توسط دوربین" Right Navigation" خود موفق به ثبت تصاویر زیر از سیاره سرخ شد. ناسا تصاویر مذکور را "سُل ۲۵۷۳ " (Sol ۲۵۷۳) نامیده است. یک سل برابر با یک روز مریخ است. در این تصویر دهانه گیل و منطقهای موسوم به "بات مرکزی" (Central Butte) قابل مشاهده است. کنجکاوی با تجزیه و تحلیل لایههای سنگ رسوبی در اطراف بات مرکزی ، به دانشمندان این امکان را میدهد تا سرنخهایی راجع به وجود آب در گذشته مریخ به دست آورند.
"کریستن بنت" (Kristen Bennett) زمین شناس سیارهای ناسا گفت: پس از همه این مشاهدات ، کنجکاوی شروع به حرکت در اطراف بات میکند تا آن را به طور کامل بررسی کند. ما انتظار داریم که کنجکاوی در مشاهدات بعدی نماهای شگفت انگیز از بات مرکزی را ثبت کند.
این مریخ نورد در تاریخ ۱۱ اکتبر پس از آنکه دومین آزمایش "شیمی خیس"(wet chemistry) خود را با استفاده از حلالها برای کمک به آزمایشگاه قابل حمل آن در شناسایی مولکولهای مبتنی بر کربن مورد نیاز برای تشکیل زندگی که "ترکیبات آلی"(organic compounds) نام دارند، به پایان رساند یک سلفی از خود گرفت.
در حدود ۹۸۴ فوت(۳۰۰ متر) پشت این مریخ نورد، منطقه "ورا روبن ریج"(Vera Rubin Ridge) قرار دارد که کنجکاوی تقریباً یک سال پیش از آن خارج شد. جلوتر از این منطقه، میتوانید گودال گیل و لبه شمالی این گودال را مشاهده کنید. کنجکاوی به کوه شارپ که کوهی به طول ۵ مایل(۵ کیلومتری) است و در داخل گودال قرار دارد، صعود کرده و این سلفی را از خود به ثبت رسانده است.
کوه ائولیس یا کوه شارپ، یک کوه در مریخ است که در مرکز "گودال گیل"(Gale Crater) سربرافراشته است. ارتفاع این کوه از کف گودال گیل بیش از ۵.۵ کیلومتر است. گودال "گِیل"، دهانهای در مریخ است که در اثر تغییری در سطح مریخ شکل گرفته و شواهد بسیاری مبنی بر وجود آب در گذشته در آن دیده میشود. وجود چنین شواهدی، گودال "گِیل" را به مکان مناسبی برای بررسیهای مریخنورد کنجکاوی تبدیل کرده است. این سلفی توسط تصویربردار لنز دستی مریخنورد(Mars Hand Lens Imager) گرفته شده است. این دوربین در انتهای بازوی روباتیک مریخ نورد قرار دارد.
این مریخنورد که در حال حاضر در ماموریت به سر میبرد، هنگام حرکت در مریخ و ارسال دادههای جدید در مورد محیط مریخ و تغییرات آن به مرور زمان، نمونههایی را از هر لایه جمعآوری میکند. شاید کنجکاوی در ماموریتهای آینده خود بتواند لایههای بیشتری را برای ارزیابی ساختار صخرههای مریخ، مورد بررسی قرار دهد. این ماموریتها میتوانند از اسرار بیشتری در مورد مریخ میلیونها سال پیش پرده بردارند.
مریخ نورد کنجکاوی
این کاوشگر پیچیدهترین کاوشگری است که سازمان فضایی آمریکا، ناسا، به سیاره سرخ (مریخ) فرستاده است. این خودروی شش-چرخه ۲٫۹ متر طول و ارتفاعی به اندازه قد یک انسان معمولی و ۸۹۹ کیلوگرم وزن دارد و میتواند بر روی سطح سیاره حرکت کند و از موانعی تا ارتفاع ۷۵ سانتیمتر بالا رود و دارای یک باتری پلوتونیوم است که به آن اجازه میدهد تا بیش از ۱۰ سال به حرکت ادامه دهد که برای بازدید از کل کفِ گودال گیل و حتی صعود به قله کوه شارپ در مریخ زمانی کافی است. این وسیله که مجهز به انواع تجهیزات علمی است، میتواند از خاک نمونه برداری و سنگها را سوراخ کند. یک بازوی رباتیک، نمونهها را برای آنالیز ترکیب شیمیایی به آزمایشگاه درون وسیله منتقل میکند.
شاید حساسیتی تازه، روحی تازه، یا اشتیاق تازه و انسانگرایی تازهای در دل مردم شکل میگیرد که به فراسوی شورش مینگرند، به فراسوی اعتراضات، و فراسوی زندگی فردی خودشان، شاید رؤیایی دارند که جهان میتواند متفاوت باشد، دلسوز، عادلانه، امن برای همگان، غیرخشن، معنیدار و سرشار از خوشی و همبستگی.
شاهد بسیج اجتماعی گسترده در شهرهای زیادی در جهان هستیم. به نظر میرسد با افزایش شمار کسانی که در این بسیج مشارکت میکنند و روشن شدن مطالباتشان، این بسیج دارد سرعت میگیرد. حتی اگر در ابتدای امر علت آغاز آن واکنش به یک اقدام مشخص دولت باشد (افزایش هزینهی مواد سوختی یا حملونقل، فساد، خودکامگی). چیزی نمیگذرد که اعتراض به کل نظام سرکوب و خودکامگی، سالهای طولانی ت ریاضت اقتصادی علیه فقرا و تمرکز ثروت در درست اغنیا، جنگ، خشونت در اشکال مختلف به صورت فریادی پرطنین درمیآید که این نظام باید تغییر کند.
شاید ارتباطات بینالمللی و آگاهی از مقولههای عمومی، بهخصوص در میان جوانان، بهمدد فعالیت گروههای زیستمحیطی، مانند جمعههای گرهتا برای آینده و شورش علیه انقراض»، گسترش یافته است. فعالیتهایی که در فضای مجازی کمتر انعکاس دارد ولی برای گوشزد کردن خطری که بشریت را تهدید میکند، به همان اندازه مهم است. از دیگر عوامل رشد و گسترش میتوان به فعالیتهای هماهنگ فعالان ضدهستهای که برای منع سلاحهای اتمی با تصویب قرارداد جلوگیری از سلاح اتمی فعالیت میکنند، اشاره کرد.
احتمالاً ویژگی همزمانی اعتراضات به این معناست که مردم بهواقع تحملشان به سرآمده است و دیگر نمیتوانند خشونت، تبعیض و سرکوب، رقابتهای جنونآمیز و فقدان همبستگی را تحمل کنند و احتمالاً باید به این نتیجه برسیم که این عکسالعملی به خشونت سرمایهداری نولیبرالی است.
شاید به قدرت رسیدن خودکامگان و فاشیستها، که دولتها را در کنترل گرفتهاند با خیانت به متحدان خود، به نسلکشی مهاجران میانجامد، بازتابی از موقعیتی را که در سالهای قبل از جنگ دوم جهانی وجود داشت، القا میکند.
و یا شاید حساسیتی تازه، روحی تازه، یا اشتیاق تازه و انسانگرایی تازهای در دل مردم شکل میگیرد که به فراسوی شورش مینگرند، به فراسوی اعتراضات، و فراسوی زندگی فردی خودشان، شاید رؤیایی دارند که جهان میتواند متفاوت باشد، دلسوز، عادلانه، امن برای همگان، غیرخشن، معنیدار و سرشار از خوشی و همبستگی.
احتمالاً آمیزهای از همهی آنچه در بالا گفته شد درست است و احتمالاً بسا نکتههای دیگر که در فرایند اعتراضات روشن خواهد شد.
نگاهی کوتاه به آنچه در جهان میگذرد.
چهار میلیون شیلیایی در خیابانهای سانتیاگو و دیگر شهرها خواهان تغییر در رژیم خشن نولیبرالی رییسجمهور پینهرا بودند. جرقهی آغاز اعتراض این بود که کرایهی قطار زیرزمینی افزایش یافت و دانشجویان بهشدت به آن واکنش نشان دادند، ولی بقیهی مردم هم به دانشجویان پیوستند و مسائل تازه دربارهی بهداشت، آموزش، بازنشستگی مطرح شد و سر از بزرگترین تظاهراتی که در تاریخ شاهدش بودیم، درآورد.
هاییتی:
تظاهرات ضددولتی چند ماهه خواستار تغییرات اساسی شدند و علیه فساد و فقر چشمگیری که برمردم تحمیل میشود اعتراض کردند.
کاتالونیا:
علیه مجازات سنگینی که دادگاه عالی اسپانیا بر اعضای دولت کاتالونیا پس از انجام همهپرسی استقلال اعمال کرد شاهد تظاهرات بسیار گستردهای بودهایم.
اکنون ماههاست که جلیقهزردها در خیایانهای بسیاری از شهرهای فرانسه دست به تظاهرات میزنند. درابتدا این تظاهرات به این دلیل آغاز شد که بهای بنزین افزایش یافته بود ولی بعد حوزههای دیگر مشکلات اجتماعی را دربرگرفت که خواستار تغییرات اساسی هستند.
بیش از یک میلیون نفر در اعتراض به شیوهای که دولت روند خروج بریتانیا از اتحادیهی اروپا را مدیریت میکند، به خیابانها ریختند و خواستار یک همهپرسی تازه شدهاند که مردم درنهایت تصمیم بگیرند که آیا بهواقع خواستار ترک اتحادیه هستند یا خیر و علاوه بر آن با چه شرایطی.
هنگکنگ:
ابتدا اعتراضات به این سبب آغاز شد که قرارشد متهمان را برای محاکمه به چین بفرستند (اگرچه مسئولان هنگکنگ این لایحه را پس گرفتهاند)، جنبش بهصورت حضوری مستمر در خیابانها درآمده است و خواستههای دیگری از جمله حرکت به سوی دموکراسی کامل به آن اضافه شده است.
الجزایر:
انقلاب خندان» برای چندین ماه شاهد حضور مردم در خیابانها بود که سرانجام به سقوط دولت فاسد پیشین منجر شد و درحال حاضر هم با نظامیانی که علاقهی چندانی به همکاری ندارند برای ایجاد یک دولت تازه که به نیازهای مردم پاسخ مقتضی بدهد، مذاکره در جریان است.
Hadi Mizban / AP
لبنان:
اعتراضات سراسری در واکنش به برنامهی دولت برای افزایش مالیات بر بنزین، سیگار و تلفن آنلاین از جمله از طریق واتز آپ، در جریان است.
اکوادور:
اعتراض به اجرای برنامهی ریاضت اقتصادی نولیبرالی به زعامت صندوق بینالمللی پول و افزودن بر هزینهی حملونقل که از سوی دولت رییس جمهور لنین مورهنو قرار است بهاجرا دربیاید به صورت تظاهرات گسترده و مشارکت شهروندان بومی در جریان است. اگرچه دولت اندکی عقب نشسته است ولی مشکلات جدی همچنان در میان جمعیت وجود دارد.
مراکش:
اعتراضات اجتماعی علیه برنامههای اقتصادی، کمبود آب و سرکوب خشن از سوی رژیم از 2017 آغاز شد و مشکل همچنان ادامه دارد چون تهایی که دولت پادشاه مراکش در پیش گرفته مشکلات را پیچیدهتر کرده است.
درچند شهر عمدهی مصر اعتراضات به تهای دولت رییسجمهور سیسی ادامه دارد، اگرچه نیروهای پلیس عکسالعمل خشونتباری نشان دادند و سازمانهایی چون سازمان عفو بینالملل از نقض گستردهی حقوق بشر سخن میگویند.
روسیه:
تظاهرات مدافعان دموکراسی عمدتاً بهوسیلهی دانشجویان درجریان است اگرچه با دستگیری گستردهی فعالان و محکوم کردنشان در دادگاه روبهرو هستیم.
فهرست اعتراضات ادامه دارد، میتوان به اعتراض بازنشستگان در ایران، معلمان در امریکا، سرنگونی حکومت فاسد عمر البشیر در سودان، تظاهرات گسترده علیه فساد در جمهوری چک و همین طور تظاهرات ضد دولتی درعراق اشاره کرد.
ترجمه: احمد سیف
در یک اقدام کمسابقه هزاران دانشمند از ۱۵۳ کشور جهان نسبت به وقوع فجایع ناشی از تغییرات اقلیمی هشدار دادند. این دانشمندان گفتهاند که هشدار درباره پیامدهای بیتوجهی به تغییرات اقلیمی را وظیفه اخلاقی خود میدانند.
اعلام خروج آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس و بیتوجهی بسیاری از کشورها به تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین انتقادها و اعتراضات گستردهای را در پی داشته است. در همین رابطه، دانشمندان و پژوهشگران ۱۵۳ کشور جهان با انتشار بیانیهای نسبت به پیامدهای مخرب و فاجعهبار تغییرات اقلیمی هشدار دادهاند.
بیانیه ناظر بر فجایع ناشی از تغییرات اقلیمی را ۱۱ هزار و ۲۵۸ دانشمند و پژوهشگر امضا کردهاند. در این بیانیه آمده است که این پژوهشگران هشدار دادن درباره تهدیدهای فاجعهبار تغییرات اقلیمی در سطح جهانی را وظیفه اخلاقی خود میدانند.
آنها در این بیانیه متذکر شدهاند که هرگاه انسانها رفتار و عملکرد خود را به طور اساسی تغییر ندهند، امکان مانع شدن از فجایعی که درد و رنج انسانها را به همراه خواهد داشت، از بین خواهد رفت.
یک مقاله تکاندهنده
در همین رابطه، پژوهشگران و دانشمندان مقالهای درباره پیامدهای فاجعهبار تغییرات اقلیمی در نشریه "بایوساینس" منتشر کردهاند.
رومه "در استاندارد" چاپ وین در گزارشی که روز سهشنبه ۱۴ آبان (پنجم نوامبر) منتشر کرده اعلام کرده است که مقالهیاد شده در "بایوساینس" چهل سال پس از نخستین همایش جهانی تغییرات اقلیمی در ژنو و همزمان با اعلام خروج آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس منتشر میشود.
امضا کنندگان بیانیه یاد شده نسبت به اهمال کاری و تعلل در محدود کردن تولید گازهای گلخانهای انتقاد کرده و در باره پیامدهای چنین امری برای وضعیت اقلیمی جهان هشدار دادهاند.
دانشمندان در این بیانیه از همه رهبران جهان خواستهاند بی درنگ در ارتباط با مانع شدن از گرمایش زمین اقدام کنند.
توماس نیوسام، استاد دانشگاه سیدنی و همچنین ویلیام ریپل استاد دانشگاه اورگن نوشتهاند: بهرغم ۴۰ سال گفتوگو و مذاکره بر سر تغییرات اقلیمی، هیچ تغییری در رفتار انسانها دیده نمیشود و تلاشی برای مهار بحران صورت نگرفته است.»
شش اقدام ضروری
دانشمندانی که بیانیه یاد شده را امضا کردهاند انجام اقدامات معینی برای مقابله با پدیده گرمایش زمین را اامی دانستهاند.
این اقدامات عبارتند از بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش تولید مواد مضر از جمله گاز متان و کربنسیاه، حمایت از محیط طبیعی جنگلها و باتلاقها، کاهش مصرف محصولات گوشتی، إصلاحات پایدار اقتصادی و کاهش جمعیت.
لازم به یادآوری است که دو سال پیش نیز ویلیام ریپل و توماس نیوسام برای مقابله با پیامدهای مخرب تغییرات اقلیمی دست به کارزار مشابهی زده بودند.
در آن هنگام بیش از ۱۵ هزار دانشمند از ۱۸۰ کشور جهان در این کارزار شرکت کرده و بیانیهمشترکی منتشر کرده بودند.
حق نشر عکسNASA
تصویر تخیلی - وویجرها در سال ۱۹۷۷ پرتاب شدند
داده های ارسالی دو فضاپیمای وویجر شناخت بیشتری از ساختار منظومه شمسی به دست داده است.
این دو فضاپیما ۴۲ سال بعد از پرتاب همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند و مشغول اکتشاف در دوردستهای همسایههای کیهانی ما هستند.
دانشمندان با تحلیل داده های ارسالی این کاوشگرها شکل حباب بزرگ مغناطیسی برآمده از خورشید را مشخص کرده اند.
فاصله هر یک از این دو کاوشگر از زمین اکنون بیش از ۱۶ میلیارد کیلومتر است.
محققان یافته های خود را در شش مطالعه جداگانه در نشریه "نیچر استرونومی" منتشر کرده اند.
اد استون دانشمند ارشد این پروژه که برای چهار دهه بر آن نظارت داشته می گوید: "ما هیچ تصور قابل سنجش خوبی از بزرگی حبابی که خورشید در اطراف خود ایجاد می کند - یا همان پلاسمای یونیزه ای که در همه جهات از خورشید دور می شود - نداشتیم."
"مسلما نمی دانستیم که فضاپیما آنقدر عمر می کند که به لبه منظومه برسد و حباب را ترک کند تا وارد فضای میان ستاره ای شود."
این پلاسما شامل ذرات باردار و گازی است که در دو طرف حباب مغناطیسی موسوم به هلیوسفر فضا را پر می کنند.
اندازه گیری ها نشان می دهد که این دو کاوشگر کاملا همتا از هلیوسفر خارج و وارد فضای میان ستاره ها شده اند. وویجر ۱ در سال ۲۰۱۲ وارد این فضا شد و وویجر ۲ اواخر سال پیش از این مرز گذشت.
هر دو آنها که در دو جهت مختلف حرکت می کنند جهشی در چگالی پلاسما را تجربه کردند.
این نشان داد که کاوشگرها در حال عبور از یک محیط حاوی پلاسمای داغ با چگالی کمتر - که مشخصه بادهای خورشیدی است - وارد یک محیط حاوی پلاسمای فشرده و سرد می شوند، که دانشمندان فکر می کنند باید در فضای میان ستاره ای انتظارش را داشته باشند.
مرز میان این دو منطقه هلیوپاز نام دارد.
حق نشر عکسNASA JPL
کار گرافیکی از حباب هلیوسفر و مرز آن با فضای میان ستاره ای
پروفسور دان گرنت (Don Gurnett) از دانشگاه آیووا گفت: "ما شاهد بودیم که چگالی پلاسما در هیلوپاز جهش بزرگی کرد - یعنی در این سرحد کاملا متماز ۲۰ برابر شد. ما با وویجر ۱ شاهد جهش بزرگتری بودیم."
این یافته ها حاکیست که هلیوسفر حداقل در دو نقطه ای که وویجرها از آن گذشتند متقارن است؛ دو نقطه ای که محققان می گویند تقریبا در فاصله یکسان از خورشید قرار دارند که نشانگر کروی بودن بخش جلویی حباب است.
نتایج همچنین سرنخ هایی از ضخامت "هلیوشیت" به دست می دهد، جایی که بادهای خورشیدی در برابر بادهای مخالف از ذرات میان ستاره ای انباشته می شوند، پدیده ای که پروفسور گرنت به پارو شدن برف تشبیه می کند.
با توجه به مدل هایی که از این حباب مغناطیسی تهیه شده بود، برخی تصور می کردند که وویجر ۲ زودتر وارد فضای میان ستارهای خواهد شد.
دان گرنت می گوید: "از نظر تاریخی تصور قدیمی ما دایر بر اینکه بادهای خورشیدی به تدریج با دور شدن از خورشید پراکنده میشوند درست نیست."
"ما با وویجر ۲ - و قبلا با وویجر ۱ - نشان دادیم که که آن بیرون یک مرز مشخص وجود دارد. شگفت انگیز است که سیالاتی مثل پلاسما چطور حد و مرز تشکیل می دهند."
هفته گذشته گوگل در مقاله منتشر شده در مجله علمی نیچر، اعلام کرد که در ساخت کامپیوترهای کوانتومی که به آن "برتری کوانتومی" میگوید، موفقیت بزرگی به دست آورده، دستاوردی که میتواند منتهی به ساخت کامپیوترهایی شود که قادرند دادهها را هزاران بار سریعتر از کامپیوترهای کلاسیک پردازش کنند و محاسباتی را به سرعت انجام دهند که با تکنولوژی کنونی انجامش هزاران سال طول میکشد.
سالهاست که گروههای تحقیق متعددی برای ساخت کامپیوتر کوانتومی تلاش میکنند، اما تیم تحقیقی گوگل برای اولین بار مدعی شد که توانسته است یک پردازشگر کوانتومی بسازد.
به گفته گوگل، تیم تحقیقی این شرکت به سرپرستی دکتر جان مارتینیز توانست با پردازشگر کوانتومی یک محاسبه خاص را در ۲۰۰ ثانیه حل کند، محاسبهای که با یک ابرکامپیوتر طبق تخمین گوگل، ده هزار سال طول میکشد تا انجام شود.
پدرام روشن، یکی از محققان تیم سخت افزار کوانتومی گوگل است. او مسئول انجام بخشی از کارهای سخت افزاری پروژه مانند درست کردن تراشه پردازنده و کالیبره کردن و کنترل آن بوده است. او همچنین در نوشتن مقاله گوگل هم مشارکت داشته و برخی مسئولیتهای مدیریتی پروژه بر عهده او بوده است.
پدرام روشن متولد سال ۱۳۵۶ است. او فرزند فیضالله روشن از مدیران جامعه بهایی ساری است که بارها زندانی شده است. پدرام روشن مانند بسیاری از جوانان بهایی همواره در طول تحصیل در مدرسه با تبعیض مواجه بوده است.
پدرام روشن در کنار تیم محققان گوگل
او به دلیل بهایی بودن اجازه ورود به دانشگاه را نیافت و مجبور شد در دانشگاه زیرزمینی بهاییان درس بخواند. آقای پدرام در نهایت در سال ۲۰۰۱ به آمریکا رفت و آنجا تحصیلش را ادامه داد. او بین سالهای ۲۰۱۱-۲۰۱۴ در مقطع فوق دکتری در رشته فیزیک کوانتوم در دانشگاه سانتا باربارا در کالیفرنیا به پژوهش مشغول بود و به تیم تحقیقی دکتر جان مارتینیز پیوست. این تیم در سال ۲۰۱۴ به گوگل برای ساخت کامپیوتر کوانتومی ملحق شد.
آقای روشن در گفتگو با بیبیسی فارسی گفت که هنوز با درست کردن کامپیوتر کوانتومی که توانایی انجام الگوریتمهای مختلف را داشته باشد چندین سال فاصله داریم اما تیم تحقیقی گوگل در حال حاضر موفق شده است که در مورد یک مسئله خیلی خاص که خودش انتخاب کرده، قدرت بالای پردازشگر کوانتومی را به نمایش بگذارد.
آقای روشن میگوید: "توانستیم قدرت این پردازشگرها را در مورد یک مسئله خیلی خاص که در واقع نمونهبرداری از یک توزیع آماری بود نشان دهیم. پردازشگر کوانتومی ما توانست بسیار سریع این محاسبه را انجام دهد. "
پدرام روشن در پاسخ به این سوال که کامپیوتر کوانتومی با کامپیوتر معمولی چه تفاوتی دارد و چرا سرعت محاسبه در کامپیوتر کوانتومی اینقدر بالاست میگوید: "تمام پردازندههایی که ما در لپتاب یا موبایلمان داریم بر اساس فیزیک کلاسیک کار میکند یعنی آن خواص کوانتومی ماده در آن استفاده نمی شود. این کامیپوترها بر اساس یک سری از اصول فیزیک کلاسیک یا فیزیک مدرن ساخته شدهاند و یا قضایای بسیار ابتدایی کوانتوم در آنها استفاده شده است."
وی ادامه میدهد: "ولی اصول برهمنهی و اینتنگلمنت یا در هم تنیدگی و اصول اصلی مکانیک کوانتوم بسیار متمایزند و بسیار فرق میکنند با فیزیک کلاسیک و ما در ساختن این پردازشگرها از این اصول استفاده میکنیم."
"به طور خیلی نادقیق و فقط برای توضیح ساده این موضوع میتوانم اینطور بگویم که در فیزیک کوانتوم یک ذره میتواند در آن واحد در دو جای مختلف باشد."
آقای روشن میگوید: "این مسئله یکی از اصول کوانتوم مکانیک است و یکی از خاصیتهای ذرات کوانتومی است و همین میتواند به ما توانایی پردازش سریع را بدهد. مثلا میتوانیم چند محاسبه را در آن واحد انجام دهیم، بنابراین پردازش سریعتر صورت میگیرد. ساختن کامپیوتر کوانتومی در واقع گذاشتن اصول مکانیک کوانتوم در عمل است و استفاده از آن."
پدرام روشن
به اعتقاد آقای روشن این تصور نادرست است که در آینده موبایل یا کامپیوترهای خانگی ما از نوع کوانتومی خواهد بود. با این حال کامپیوتر کوانتومی تاثیر مستقیم بر زندگی روزمره بشر خواهد گذاشت.
آقای روشن توضیح میدهد: "کامپیوترهای کوانتومی می تواند در حل مسائل خاصی در شیمی یا مهندسی مواد یا یا سرچ الگوریتم (الگوریتم جستجو) یا اپتیمیزیشن پرابلم (بهینه کردن پاسخ معادلات) کمک کند و برای مثال موجب ساخت داروهای جدید یا کودهای شیمی جدید شود یا به مسائل فیزیک حالت جامد کمک کند و در درست کردن باطریهای بهتر موثر باشد."
پدرام روشن پیشبینی میکند تا کمتر از ۵۰ سال دیگر کامپیوتر کوانتومی ساخته میشود. او معتقد است دستاورد گوگل موجب خواهد شد توجهها بیشتر به این موضوع جلب شود و بودجههای بیشتری برای تحقیق و آزمایش درباره کامپیوتر کوانتومی اختصاص داده شود و همین سرعت دستیابی به این فناوری را بالا میبرد.
تصور او از آینده علم واقعگرایانه است و اعتقادی ندارد که آنچه در فیلمهای علمی تخیلی پیشبینی شود، اتفاق بیفتد مثلا فرزندانمان در کره ماه زندگی کنند. اما او میگوید به رشد خطی علم باور دارد. او پیشبینی میکند که در آینده نزدیک بسیاری از بیماریهای خاص ریشه کن میشود و استفاده از سوختهای فسیلی منسوخ میشود.
به نظر آقای روشن استفاده کمتر از نفت منشاء تحولات بزرگی خواهد بود.
آقای روشن امیدوار است موفقیتهایی از این دست، تبعیض علیه بهاییان و دیگر اقلیتهای دینی را در ایران در مرکز توجه قرار دهد. او امید دیگری هم دارد.
"امیدوارم این اتفاقات باعث شود که جوانان در ایران بیشتر علاقمند شوند که دنبال علومی مانند فیزیک بروند. گاهی فراموش میکنیم که فیزیک و علم چقدر در جامعه ما بیگانه هستند. علم هنوز در جامعه ما جا نیفتاده است. علم ناباوری عمیقی در جامعه ما وجود دارد. بله من معتقدم تبعیض حکومت تحصیل را برای اقلیتها سختتر کرده است اما ما خودمان هم کمتر سراغ علم میرویم."
پائولو پائولینو یکی از سرشناسترین فعالان حفاظت از جنگلهای آمازون بود. درختبرهای غیرقانونی او را به ضرب گلوله کشتند. منتقدان معتقدند که دولت برزیل در این میان شریک جرم محسوب میشود.
پائولینو برای حفاظت از جنگلهای آمازون مبارزه میکرد
پائولو پائولینو، فعال بومی محیط زیست در ایالت مارانهائو در برزیل به دست درختبرهای غیرقانونی به ضرب گلوله به قتل رسید. این خبر را مقامات محلی و سازمان مدافع حقوق بشر "نجات بینالملل" تأیید کردند.
یک فعال محیط زیست دیگر که همراه پائولو بود زخمی شد و با این حال توانست فرار کند. این دو فعال محیط زیست عضو گروه "نگهبانان جنگل" بودند که میکوشند مانع از ریشه کندن و قطع غیرقانونی درختان مناطقی بشوند که در آن اقوام بومی زندگی میکنند.
محاکمه مجرمان
به گفته دفتر سازمان "نجات بینالملل" در مارانهائو، دو فعال محیط زیست که از قبیله گوجاجارا هستند از روستای خود خارج شده بودند تا از جنگل آب بیاورند. در آنجا "دستکم پنج مرد مسلح" آنها را محاصره کردند. به گفته مقامات محلی، پس از این واقعه یکی از درختبرها ناپدید شده است. خبرها مبنی بر اینکه این شخص هم حین حمله به فعالان محیط زیست کشته شده، تا کنون تأیید نشده است.
سرجیو مورو، وزیر دادگستری برزیل، در توییتر نوشت پلیس تحقیقاتی را در رابطه با قتل پائولو پائولینو آغاز کرده است. مورو نوشت "کشاندن مسئولان این قضیه به پای میز محاکمه اهمیت دارد".
سازمان گرینپیس نیز حمله مرگبار به دو فعال محیط زیست برزیلی را محکوم کرده است. این سازمان اعلام کرد که پائولینوی ۲۶ ساله و همراه آسیبدیده او "جوانترین قربانیان دولتی هستند که از رعایت اصول قانون اساسی سرپیچی میکند". گرینپیس دولت برزیل را "ناتوان از ادای وظایفش در حفاظت از فعالان بومی و مناطق آنها" خواند.
جنگلزدایی در آمازون برای چرای دام
حفاظت از آمازون در برابر قطع غیرقانونی درختان
سارا شنکر که چند ماه پیش به نمایندگی از جانب سازمان "نجات بینالملل" از آمازون دیدن کرده بود، به خبرگزاری فرانسه گفت، پائولینو با وجود اینکه مدام نامههای تهدیدآمیز دریافت میکرد مصمم به مبارزهاش برای حفاظت از جنگلها ادامه داد. اینکه دولت برزیل به وظیفه خود عمل نمیکند، باعث میشود که مردم بومی خودشان "کار سخت و خطرناک" حفاظت از جنگل را بر عهده بگیرند.
گروه "نگهبانان جنگل" را قبیله بزرگ گوجاجارا در ایالت مارانهائو بنیان نهادند. اعضای این قبیله بیش از ۱۴ هزار نفر هستند. هدف فعالان این گروه حفاظت از مناطق متعلق به اقوام بومی در برابر قطع درختان و گسترش زمینهای کشاورزی است. این گروه از جمله به آتشنشانی برای اطفای حریق در جنگلها کمک میکند.
خشونت بیشتر در مناطق تحت حفاظت بومیان
منتقدان دولت برزیل، رئیس جمهور این کشور، ژاییر بولسونارو را مسئول افزایش خشونت در مناطق مورد حفاظت بومیان میدانند. به گفته منتقدان، بومیان جنگل آمازون دیگر نمیتوانند آزادانه در سرزمین خود حرکت کنند. هیچ گونه حفاظتی نیز از آنان صورت نمیگیرد و با کسانی که به طور غیرقانونی وارد مناطق بومیان میشوند مقابله نمیشود.
رئيس جمهور برزیل از ماهها پیش به دلیل ت محیط زیستی مناقشهبرانگیزش مورد انتقاد شدید است. این اتهام متوجه اوست که ترجیح میدهد مناطق آمازون مورد تاراج سوداگران قرار گیرد.
بولسونارو در ارتباط نزدیک با لابی صنعت کشاورزی برزیل است و شک دارد که انسانها مسئولیتی نسبت به وضعیت محیط زیست داشته باشند.
هرچند پولشویی در بخش ریالی به تأکید رئیس کل بانک مرکزی از پولشویی ارزی مهمتر است؛ اما همچنان مفرهای متخلفان مالی باز است.
به گزارش عصر ایران، بنا بر اظهارات کامران ندری، عضو هیئت علمی پژوهشکده پولی و بانکی، در ایران حسابهای تجاری افراد از حسابهای شخصی آنان جدا و مشخص نیست و این خود شرایط را برای پولشویان راحتتر میکند.
او در گفتوگو با شرق» خاطرنشان میکند: درحالیکه پولشویی ریالی امروز برای ما بسیار گستردهتر است، تکنولوژی به جای اینکه در کنترل به ما کمک کند، انجام معاملات غیرقانونی را در کشور آسانتر کرده است.
ندری همچنین با تأکید بر اینکه مبارزه با پولشویی ریالی اهمیت بیشتری از پولشویی ارزی دارد، میگوید: مدیریت و ساماندهی نقل و انتقالات مالی کمک بسیاری میکند به اینکه جلوی فعالیتهای غیرقانونی و مسیرهای غیررسمی مثل پولشویی را بگیریم. ندری همچنین توضیحاتی در راستای تمییز پولشویی ارزی و ریالی داده و اذعان میکند که مبارزه با پولشویی در بخش ریالی مهمتر از پولشویی در بخش ارزی است؛ چراکه در بخش ارزی مسئله ما به خروج سرمایه، تا حدی قاچاق مواد مخدر و تأمین مالی تروریسم محدود میشود.
مدیریت مؤثر نقل و انتقالات پولی
طبق قانون مبارزه با پولشویی ایران، پنهان یا کتمانکردن ماهیت واقعی منشأ، منبع، محل، نقل و انتقال، جابهجایی یا مالکیت عوایدی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در نتیجه جرم به دست آمده باشد، مصداق پولشویی است. کامران ندری در توضیح پولشویی میگوید: وقتی پولی جابهجا میشود، چه ارز و چه ریال، مطابق با مقررات بینالملل باید منشأ این پول مشخص باشد و لازم است کسانی که این پول را جابهجا میکنند، هویت آشکار داشته باشند و دلیل جابهجایی پول هم روشن باشد؛ چه درباره ریال و چه راجع به ارزهای دیگر. همه جای دنیا برای مبارزه با پولشویی کنترلهایی ازایندست صورت میگیرد.
هر جابهجایی پولی که خلاف مقررات کشوری انجام گیرد، این جابهجایی مصداق پولشویی است. جدای از اینکه باید منشأ این پول مشخص باشد، خود این جابهجایی هم باید براساس مقررات و قوانین کشورها انجام شود. این به بحث خروج سرمایه هم ارتباط پیدا میکند؛ زیرا اگر مقررات کشوری اجازه نمیدهد که پولی را از کان به خارج از کشور جابهجا کنید، اگر این کار را بخواهید به صورت غیررسمی انجام دهید، امری غیرقانونی است و شامل همان بحث پولشویی میشود و اجازه آن داده نمیشود.
این کارشناس به اظهارات رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر پولشویی ریالی اینطور واکنش نشان میدهد: در زمینه مدیریت نقل و انتقالات پولی اصلیترین اقداماتی که در ایران انجام شد، در دوران جناب همتی بوده است و تا حدود بسیاری هم تأثیرگذار بوده. امروز یکی از دلایلی که همتی موفق شده بازار ارز را تا حدودی کنترل کند، همین اقداماتی بود که انجام شده بود؛ همین محدودیتهایی که روی دستگاههای پوز گذاشتند و بسیار کمککننده بوده یا اقداماتی که درباره چکهای رمزدار کردند و مفید بود. به نظر میرسد که اگر بتوانند این مسیر را ادامه داده و روی تراکنشها و نقل و انتقالات پولی که در اقتصاد صورت میگیرد، کنترل داشته باشند، این مسئله میتواند کمک بسیاری کند.
من فکر میکنم ازآنجاکه آقای همتی تأثیر این دست اقدامات را بر مسائلی مثل بازار ارز به صورت عینی و محسوس دیدهاند و متوجه شدهاند که چقدر میتواند مؤثر و کارساز باشد، حدس میزنم مقصود ایشان نیز از این گفته همین بوده. ایشان از تأثیری که ساماندهی نقل و انتقالات پولی بر بازار ارز داشته، خشنود هستند و میخواهند این مسیر را ادامه دهند.
من نیز با این گفته و این اقدامات موافقم. البته نهفقط از این نظر که روی بازار ارز اثرگذار بوده؛ بلکه این مدیریت و ساماندهی نقل و انتقالات مالی کمک بسیاری میکند به اینکه فعالیتهای غیرقانونی و مسیرهای غیررسمی مثل پولشویی را ببندیم.
تفاوت پولشویی ریالی با پولشویی ارزی
این کارشناس در توضیح تفاوت پولشویی ارزی و ریالی عنوان میکند: وقتی صحبت از پولشویی در بخش ریالی میشود، توجه ما به طور کامل به داخل معطوف شده و فقط داخل مرزها را در نظر میگیریم. فرض کنید ما هیچ ارتباطی با دنیای خارجی نداریم و یک اقتصاد بسته داریم و همه معاملات و مراودات مالی ما در داخل اتفاق میافتد. در همین اقتصاد بسته هم باید مشخص باشد پولی که جابهجا میشود، چه منشأیی دارد و از طریق چه معاملهای به دست آمده و برای چه منظور استفاده میشود؟ هیچ ربطی هم به مبادلات و معاملات ما با خارج از کشور ندارد. این معامله با پول ملی کشور خودمان (ریال) صورت میگیرد. هیچگونه بحث ارزی هم در میان نیست. فرضا یک نفر معاملهای را انجام داده و در آن وجهی برای تسویه مبلغ آن معامله جابهجا میشود؛ این باید مبدأ و مقصد و دلیل جابهجاییاش روشن باشد.
اگر نباشد، به پولشویی ریالی مشکوک است؛ اما پولشویی ارزی برمیگردد به معاملاتی که بین کشورها اتفاق میافتد و دقیقا به همان شکل است؛ یعنی وقتی پولی از ایران میخواهد به کشور دیگری منتقل شود، باید مبدأ و مقصد این پول و هویت کسی که پول را ارسال میکند، هویت فردی که پول را دریافت میکند و همه جزئیات معاملهای که دلیل جابهجایی پول بوده، مشخص باشد؛ بنابراین در این معاملات ارزی و ریالی هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ مگر از این نظر که معاملات ریالی در داخل مرزهای جغرافیایی ما اتفاق میافتد و معاملات ارزی بین کشوری است؛ اما از منظر پولشویی تفاوتی ندارند و باید مبدأ و مقصد دلیل همواره کنترل شود.
ندری تأکید میکند که بیشتر بحث اطلاعات در معاملات مهم است؛ زیرا اگر این اطلاعات وجود داشته باشد، اجازه جابهجایی پول داده میشود و بعدا بررسی میکنند که مطابق مقررات بوده یا خیر. مثلا زمانی که آمریکا اعلام میکند سه شرکت چینی را بهخاطر دورزدن تحریمها جریمه کردهاند، معاملاتی که این شرکتها انجام دادهاند، مربوط به حالا نیست بلکه در یک تاریخی در گذشته انجام شده است اما چون اطلاعات وجود داشته بعد از بررسی این اطلاعات مطمئن میشوند که این شرکتها مقررات آمریکا را نادیده گرفتهاند.
سهولت انجام معاملات غیرقانونی به کمک دستگاه پوز
این کارشناس مصداقی از پولشویی ریالی را اینطور توضیح میدهد: نمونه آن افرادی هستند که فرضا مواد مخدر خریدوفروش میکنند. اینها معمولا مبالغی را که جمعآوری میکنند، به شکل اسکناس است؛ بنابراین وقتی با یک مبلغ قابلملاحظهای از وجه نقد بهصورت اسکناس وارد بانک میشوند، همیشه میتوانند یک مورد مشکوک تلقی شوند و باید توضیح دهند که این میزان وجه نقد را از چه راهی به دست آوردهاند.
به همین دلیل در کشورهای توسعهیافته اگر با مبلغ قابلتوجهی از اسکناس وارد یک بانک شوید، حتما از شما میخواهند اثبات کنید این مبلغ اسکناس را از کجا آوردهاید. حالا این فرایند را با کشور خودمان مقایسه کنید. در ایران ممکن است فروشندگان موارد مخدر خودشان هرکدام یک دستگاه پوز داشته باشند و نیازی ندارند که معاملات غیرقانونیشان را با اسکناس انجام دهند.
در واقع متأسفانه به دلایل بسیاری بهجای آنکه از این تکنولوژی برای حصول اطمینان از به حداقل رسیدن معاملات غیرقانونی و معاملاتی که منشأ قانونی ندارد، استفاده کنیم و این معاملات به حداقل ممکن برسد، به عکس زمینه را برای اینکه معاملات غیرقانونی به سهولت انجام شود، مهیا کردهایم. امروز هرکسی یک دستگاه پوز در اختیار دارد که با آن میتواند هر معاملهای را انجام دهد و خود معامله معلوم نیست چه بوده و برای چه انجام میشود؛ حدس من این است که سخنان دکتر همتی ناظر بر اینگونه مباحث است.
ندری میافزاید: مثلا در ایران حسابهای تجاری افراد از حسابهای شخصی آنان جدا و مشخص نیست. در بحث مبارزه با پولشویی چون هر معاملهای باید از طریق نظام پولی کشور تسویه شود، شما اگر بتوانید روی تراکنشها و نقلوانتقالات مالی کنترل داشته باشید، احتمال اینکه از طرق غیرقانونی پولی جابهجا شود، کاهش پیدا میکند؛ بنابراین معاملات غیرقانونی دشوار میشود. بحث بر این است که نقلوانتقالات وجوه را باید برای افرادی که معاملات غیرقانونی و خلاف مقررات انجام میدهند، تا جای ممکن دشوار کنیم.
بنابراین بحث مبارزه با پولشویی خیلی ارتباطی هم به خارج از کشور ندارد و مربوط به داخل است. اگر شما بتوانید اامات مبارزه با پولشویی را در داخل کشور اجرا کنید، بهاحتمالزیاد میتوانید فساد و معاملات خلاف مقررات را تا حدود زیادی شناسایی کنید. برای انجام این دست معاملات میتوان محدودیتهای جدی ایجاد کرد. مبارزه با بخش ریالی مهمتر از بخش ارزی است؛ چراکه در بخش ارزی مسئله ما فقط خروج سرمایه و تا حدی قاچاق مواد مخدر و تأمین مالی تروریسم است.
درباره این سایت